1397/9/28

| بسم الله النور |

امروز رفتیم دنبال پرده های خونمون 

میدونی من تک تک تک تک تکککک تکککککک این خریدا رو حتی اگر کلی اختلاف سلیقه داشته باشیم،با ذوق و شوق کاملللل انتخاب میکنم؟میدونی؟ 

پرده ی اتاقا رو گرفتیم ، طرح سنتی و رنگ گرم

پرده آشپزخونه هم سفید ، تقرییییبا ساده... 

کل امروز و با دایی حسن بودیم و کلی اذیتش کردیم 

هیچوقت فکر نمیکردم با کسی اینقدر اخلاف سلیقه داشته باشم که با دایی داشتم 😆 و اینم بگم که هر بار که نظر دایی و پیچوندم یبار مردم و زنده شدم بس که برام "نه" گفتن خصوصا به بزرگترم سخته! 

امروز از از ته دلم دعا کردم که خدا یه دختر خوب نصیب دایی بکنه و بیان دوتایی پرده های خونشونو بخرن...

بعدم که رفتیم لاله زار سراغ لوستر و چراغ های خونمون و شیر پسته زدیم بر بدن 

این رو فرشی دلبرمون 😍 

و شیر پسته ی دایی بخر 😆

و #خاطره ... 

#لحظه_های_شیرین_کنار_تو_بودن

چقدر خوبه داشتن یه همسر شاعر ، که شعر روی کارت عروسی و خودش بگه ...

| عاشقک بنت الزهرا (سلام الله علیها) |