خونتون باشه و من باشم و تو نباشی؟
لنت به دلگیریش...
ساعت5:10 اینا بود رفتی سر کار اقا معلم.
ساعت 7:01 و خوابم نمیبره .
تازززه که ساعت 8:30 باید بیدار بشم!چونکه کلاس دارم...
انصافانه اس؟:(
__________
2 روزه(یعنی دو شنبه و سه شنبه)که داریم دنبال اتلیه عروسیمون میگردیم
باید یکی و داشته باشی
که تو سرما دستات و بکنی تو جیبش
که وسط اتوبان بلند بلند بخندی با حرفا و کاراش
که برات ذرت مکزیکی نخره😑
که کنارش خیلی رمانتیک بنزین تموم کنی و با موتوری هی بره بنزین بیاره و ببینه که نچ..پر نشد که نشد و دوباره...
که هی خیابونارو اشتباهی برید و هی خروجی امام علی و رد کنید تا برسید حکیمیه و به جبران ذرت مکزیکی نگرفته بره شیرکاکائو کیک بگیره(خودش کیک توت فرنگی میخوره!!!توت فرنگی آخه؟؟حاجاقا ها باید نهایتا کیک نارگیلی بخورن...توت فرنگی-البالو تازه!)
که وقتی میخواید سوار اسانسور بشید باباش و ببینید که بهتون سلام خسته نباشید میگه😍...
---------
پ.ن:اندر احوالات مترو.8 صبح.به جهت کلاس طب اسلامی...